برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان فریاد بی صدا pdf از محدثه اختر شناس با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان محدثه اختر شناس مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان فریاد بی صدا
داستان در مورد دختریست
که مادر معتاد و پدر هوس بازی داره
پدر مادرش از هم جدا مـیشن النا عاشق پسر خالشـه که از
پسرخالش خیانت مـیبینه و این باعث مـیشـه انگیزه ی زندگیشو از دست بده
بعد از جدایی پدر مادرش از خـونه فرار مـیکنه که بیرون از خـونه اتفاقات زیادی واسش مـیوفتـه
رمان پیشنهادی:دانلود رمان شوکران هوس مسیحه زادخـو
قسمت اول رمان فریاد بی صدا
تـواتاقم نشستھ بودم داشتم ب آرش املآ مـیگفتم ک یھو صدای جیغ مامان رو شنیـدم
سریع رفتم تـو اتاق دیـدم مامان داره سیگـار مـیکشھ بابا ھم داره کتکش مـیزنھ رفتم جلو
گفتم بسھ بابا تـو رو خدا تمومش کن آرش ترسیـده بود خـودشو چسپونده بود ب منو ھی
داش گریھ مـیکرد جلوی چشماشو گرفتم بردمش تـو اتاق بھش گفتم آروم باش ھمـینجا
بشین تا من برگردم آرش ٧سالھ کلاس اولھ بوسیـدمش گفتم آرش بمون تا برگردم رفتم
تـو حال مامان خـودشو جمع کرده بود بابا ھم ھی داشت با مشتـو لگت بھش مـیزد خدایا
بسھ مـگھ من چقد تحمل دارم ک تـو ٢٠ سالگی این ھمھ مصیبتـو ببینم بسھ بس کنیـد از
ھر دوتـون متنفرم چرا اینقد آرشو مـیترسونیـد ھجین جور ک داشتم گریھ مـیکردم رفتم
جلو بابا رو ھل دادم خـورد ب دیوار بعد اومد طرفم موھانو کشیـدو شروع کرد ب
فوش دادن اون زن ک مثلآ مادرمم بود داش نگـام مـیکرد بابا موھامو گرفت تـو دستشو
محکم کشیـد اونقد کشیـد ک دیگھ اشکم در اومد گفت دختره ی آشغال حالا دیگھ کـارت
ب جایی رسیـده ک منو ھل مـیـدی بخاطره اون مادر معتاده عوضیت مامان سرش پایین
بود اینقد مصرف کرده بود ک دیگھ حواسش هست
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید