برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان پونه pdf از cosin27 با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان cosin27 مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان پونه
نامه ای به دست پونه مـیرسد از مردی که او مـیشناسد آرمـین برادر نامادریش در نامه مدعی مـیشود
به او علاقه داشتـه و دارد و همـین پونه را به خاطرات قدیمـیش مـی برد به گذشتـه به زمانی که برای اولین
بار با آرمـین آشنا شـده بود مرور خاطرات … سفر به شـهر محل زندگی پدرش و دیـدار دوباره با آرمـین باعث مـیشود
پونه از خـودش بپرسد آیا او هم آرمـین…مرد متاهلی را که پانزده سال از او بزرگتر است دوست دارد؟
آیا این دوست داشتن *** نیست؟و همـین آغازی مـیشود برای طوفانی شـدن زندگی آرام و بی سر و صدای:
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان به خاطر نیلا cosin27
قسمت اول رمان پونه
هوف چه هواي گرمي!
خستـه و عرق کرده، کلیـدو تـوي قفل در صورتي رنگ خـونه مون که به خاطر گذشت زمان و نور آفتاب رنگش پريده
و به سفیـدي مـیزنه مي چرخـونم و بازش مـیکنم و قدم مـیذارم تـوي حیاط و درو پشت سرم مي بندم:
سلام من اومدم
سلام بابا خستـه نباشي
اين پدربزرگمه که مثل همـیشـه اولین نفر جوابمو مـیـده باباجون، بازم طبق معمول کنار شیر آب، روي چهارپايه ي
چوبي مامان نشستـه عادتشـه يه ساعت قبل از اذون وضو بگیره و تـوي اتاق تـهي خـونه بشینه به قرآن خـوندن و تا
نمازشو نخـونه، لب به هیچي نزنه خـوش به حالش چه حوصله اي داره!
شمام خستـه نباشي باباجون
اينو مـیگم و ديگـه معطل نمـیکنم اونقدر گرممه که تندي مي دوم و از حیاط رد مـیشم و خـودمو به راهروي باريک
خـونه مـیرسونم همـین که داخل مـیشم ، خنکي فضاي خـونه حالمو جا مـیاره مي دونم مامان تـوي آشپزخـونه س
چون بوي خـوش غذا رو حس مـیکنم حتما الان مادربزرگم که…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید