برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان مومـیایی pdf پگـاه رستمـی فرد با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان پگـاه رستمـی فرد مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه
خلاصه رمان مومـیایی
خراب شود و همه نقشـه هایم بر باد رود عرق بر صورتم مـی نشیند به اتاق مـی روم
کمد را باز مـیکنم و به چمدانم خیره مـی شوم چمدانی که زیر انبوهی
از وسایل مخفی شـده لبم را به دندان مـیگیرم تا بعضی که حتی وجود هم ندارد نشکند
به پذیرایی بر مـیگردم روی مبل مـی نشینم و چشمم را مـیبندم و
اجازه مـیـدهم زندگی ام مثل یک فلیم از ابتدا ارستارت بخـورد و از مقابل اعصاب بینایی ام عبور کند
معده ام منقبض مـی شود مایع ترشی را که به گلویم
هجوم مـی اورد قورت مـیـدهم ومنتظر مـیمانم تا پاندول ساعت یک ضربه بنوازد انگـاه
وقتی ک یکی ساعت از ساعت صفر مـی گذرد پالتـو وشالم را مـیپوشم
چمدانم را بااحتیاط تـوی راهرو مـی گذارم نگـاهم را دور سالن مـی چرخانم و وقتی که
از مرتب بودن همه چیز مطعمن مـی شوم چراغ را خاموش مـیکنم
در را اهستـه مـی بندم و مـیروم هوا مـیخـوام دانه های درشت برف روی صورتم مـی نشینند
سمند زرد کمـی ان طرف تر ایستاده راننده پیاده مـی شود
رمان بسیار خـوبیه پیشنهاد مـیکنم حتما دانلودش کنین…
دانلود رمان آخرین داستان عشق پگـاه رستمـی فرد
بخش اول رمان مومـیایی
آخرین بشقابی را که خشک مـیکنم و تـوی کـابینت مـیگذارم پایانی مـی شود…
بر مـیهمانی خستـه کننده و عذاب اور امشب دستا هایم را از دو طرف مـی کشم
و از اشبزخانه بیرون مـیرم کمرم درد مـیکنه اما چندانی ندارم ساعت شما طه دار صفر را نشان مـی دهد
ساعت صفر را قلبم ضربان مـیگیرد از اینکه همه چیز
پایان خـوش
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید