برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان طلوع بی نشان pdf از راحیل با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان راحیل مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان طلوع بی نشان
طوفان هميشـه اشتباه نيست بلكه گـاهي براي رسيدن به سر منزل مقصود بايد از دل آن گذشت و رد شـد
زندگي آرام ثمره، درست زماني دچار تغيير مي شود كه سر و كله ي طوفاني
به اسم جاويد مثل بمبي ساعتي در زندگي اش پيدا مي شود .
ثمره براي مصاحبه كاري قدم به شركت تازه تاسيسي مي گذارد اما یک
اشتباه از او شاهدي مي سازد.شاهدی از یک خطای بزرگ..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان نفس دوباره
قسمت اول رمان طلوع بی نشان
آهو آخرین برگـه سالنامه باطل شـده را ورق زد و اشک روی
گونه اش چکیـد. خیره به خطوط پایانی قصه، با خـودش
فکر کرد، دلیل این پایان چه بود؟
ثمره با شنیـدن صدای فین فین، سر از ماشین حساب
برداشت و عینک مطالعه را تا روی موهایش باال کشیـد.
چی شـده؟
آهو نگـاهش را از چرم قهوه ای رنگ گرفت و با چشم های خیس و بغض دار گفت:
بازم پایانِ تلخ، این سومـیه من نمـی دونم عمو بهرامـی چرا همش پایان تلخ مـی نویسه.
ثمره پوزخند زد.
نیست زندگی ما گل و بلبله، واسه همون. حاال تـهش چی شـد؟ دختر مُرد یا پسر؟
لب و لوچه آهو از این سوال باز آویزان شـد.
هیچ کدوم، بچه شون.
تای ابروی ثمره باال رفت.
عمو زورش به بچه رسیـده؟
آهو تکیه از پشتی کج شـده برداشت و به ثمره که روی شکم
دراز کشیـده و آرنج دو دست را ستـون تنش قرار داده
بود، نزدیک شـد.
بهت گفتـه بودم زن و مرد بعد از ده سال نذر و نیاز بچه دار شـدن.
خب؟
هیچی دیگـه، هفت سالگی بچه، پدرِ گوسفند خریـده بود
بگوشـه حیاط گذاشتـه بود واسه سربریـدن ..ثمره کنجکـاو…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید