نامحرمانه رمان
دانلود رمان جدید 1403
دانلود رمان محترم اثر بهیه پیغمبری نگارش قوی
خلاصه کتاب
اوآخر شهریور بود، ماهی که هوای دم کرده و شرجی گیلان رو به خنکی رفته و شالیزارها خالی از ساقه های پر برکت برنج، محل چرای گاوهای پر شیر می شوند. باد می وزید و بوی خوش دریا را، از دوردستها با خود می آورد آفتاب بی رمقی که هر لحظه در پس ابری محو می شد، بر صحن حیاط روشن و پاکیزه ای که دیوارهایش پوشیده از پیچک های سبز و رقصان بود پرتو می افکند. بانگ خوش خراش فروشنده ای دوره گرد که چانی از باقلا بر دوش گذاشته و  فریاد می کشید:« پاچ باقلا، پاچ باقلای رشته.
موضوعات
مطالب پر لایک
  • مطلبی وجود ندارد !
  • مطلبی وجود ندارد !
  • مطلبی وجود ندارد !
مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
  • مطلبی وجود ندارد !
  • مطلبی وجود ندارد !
درباره سایت
بهترین سایت دانلود رمان
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نامحرمانه رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.