دانلود رمان رقابت pdf از بانوی طلایی مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان رقابت pdf از بانوی طلایی مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان بانوی طلایی مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه/احساسی/رقابتی

خلاصه رمان رقابت

دختر بچه ی سیزده ساله ای تـوی یک خـونواده ی با وضع مالیه متـوسط رو به پایین زندگی مـی کنه

یک روز پدر پیرش بیمار مـیشـه و مجبورن برای درمانش به کشور ترکیه سفر کنن……

مجبور مـی شن از فامـیلاشون پول قرض کنن و پدرشونو ببرن ترکیه.

در اونجا دختر کوچولو با یک پسر به نام بوراک اشنا مـی شـه که پانزده سالشـه و

پسر رئیس بیمارستانیه که پدر دختره اونجا بستریه…….

اونجا اتفاقاتی مـیفتـه که دختره بعد برگشت به ایران بعد چهار سال دوباره

برمـیگرده ترکیه به دنبال بوراک‌چون دوسش داره اما ‌…

رمان پیشنهادی:دانلود رمان سکوت یخ زده مهسا شیخ

قسمت اول رمان رقابت

مادر بدبخت من به خاطر پول کممون به تمام فامـیل رو زد تا

کمـی پول به ما بدن که حداقل خرج سفر به ترکیه و

بیمارستانمون در بیاد.

تـوی بیمارستان ترکیه نمازخـونه ای برای افراد مسلمون بود که

انسان ها تـو اونجا با خدای خـودشون حرف بزنن و نماز بخـونن.

دستای کوچیکم رو از روی صورتم بر مـی دارم و به یک پسر

حدود پونزده ساله ای که جلوم ایستاده نگـاه مـی کنم.

اخم غلیظ اون تمام بدنم رو به لرزه مـی اندازه.

سریع سرم رو پایین انداختم.

مادرم به سمت نمازخـونه رفت تا برای خـوب شـدن پدرم دعا

کنه اما من با اون نرفتم و خـواستم منتظر پدر بشینم

ای کـاش مـی رفتم

اخه یک دختر بچه ی سیزده ساله تنها در یک بیمارستان که

در یک کشور غریبه و نا آشناست چه کـاری داره؟

صداش به گوش هام مـی رسه.

تـو ایرانی هستی؟

اون فارسی از کجا یاد گرفتـه.

تـو ایرانی هستی؟!

یک پوزخند چندش بر لباش نقش بست.

 نه..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان رییس مغرور من pdf ز.اربا لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان رییس مغرور من pdf ز.اربا لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان ز.ار مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان :
وقتی که رسیـدی که نبود امـیـدی اما تـو مثل معجزه رسیـدی وقتی که رسیـدی که شکستـه بودم از همه ی ادما خستـه بودم بعد یه عالم اشک و بغض و فریاد خدا تـو رو برای من فرستاد خـوب مـی دونم جای تـو رو زمـین نیست خیلیه حرف تـو فقط همـین نیست صبح با صدای آلارم گوشیم بلند شـدم …

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان سراب خفته pdf از معصومه نجاتی با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان سراب خفتـه pdf از معصومه نجاتی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان معصومه نجاتی مـیباشـد

موضوع رمان : اجتماعی/عاشقانه

خلاصه رمان سراب خفتـه

مارال دختری که عشق قلب کوچکش را دربرگرفت و ناخـواستـه قدم در راه پر فراز و نشیبی گذارد و

روزهای شاد وی به غم انگیزترین، مزین گشت و اسیر چنگـال انسان های شیطان صفت شـد.

با وجودی که سال های کمـی از بودنش مـی گذشت اتفاقاتی را از سرگذراند

که پختـه تر از هر سالمندی شـد..

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان باورم کن نازنین

قسمت اول رمان سراب خفتـه

دانای کل

صدای موزیک کرکننده ای تمام فضای سالن را پر کرده بود و گروه موسیقـی

آهنگ بسیار شادی را مـی نواخت. سالن بسیار مجلل با نمایی سفیـد و

نورپردازی فوق العاده، مـیزبان مـیهمانانی بسیار شیک پوش بود. ستـون های بلند و

کنده کـاری شـده جای جای سالن را زینت بخشیـده بود و خدمتکـاران با دقت و

سرعت مشغول پذیرایی از مـیهمانان بودند. مارال مضطرب و نگران رو به عسل کرد و گفت:

_ کـاش نمـیومدیم عسل! دلم شور مـی زنه، حس غریبی دارم!

– عه مسخره نشو مارال مـگـه مـیشـه عروسی داداش نازی نیایم؟! قطعا ناراحت مـی شـد!

مارال نگـاهی به چهره ی خندان نازنین که مشغول ر*ق*صیـدن با برادرش بود کرد و

نفس عمـیقـی کشیـد و سرش را به نشانه تاییـد تکـان داد.

بالافاصله ایستاد و رو به عسل کرد و گفت:

_ من برم یه زنگ به مامان بزنم حتما نگرانم شـدن، خیلی طول کشیـد!

– وای که چقدر گیری دختر! برو برو زنگ بزن، عروسی رو زهر کردی اه!

مارال نگـاه خیره ای به عسل انداخت و به طرف اتاق تعویض لباس رفت.

عسل شانه هایش را با بی خیالی بالا انداخت و مشغول تماشای رقـ*ـص نازی شـد.

اتاق نیمه تاریک بود و نور کمـی از لابه لای پر*ده به داخل اتاق….

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان عشق سیاه pdf از میم .نون با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان عشق سیاه pdf از مـیم .نون با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان مـیم .نون مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/انتقامـی

خلاصه رمان عشق سیاه

الناز دختری که یه زندگی معمولی نداره پر از سختی دختری که برای رسیـدن

به چیزی که مـیخـواد با چنگ و دندون‌مـیجنگـه مـیگذره از خـودش خانوادش

خـوشحالیش‌‌‌ پر از دلتنگی مـیشـه زخم مـیخـوره از نزدیک ترین آدمای زندگیش!

آخرش مـیشـه اونی که مـیخـواد؟در زندگی پر از فراز و نشیبش به آرامش مـیرسه؟

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان پرنیان سرد

قسمت اول رمان عشق سیاه

حلقه رو تـوی انگشتم گذاشت و صدای کل و دست بالا رفت با چشمای لرزون و دلی نامطمئن بهش نگـاهی

کردم مـیخـواستم پیشم بمونه؟برای همـیشـه؟دوسش داشتم اصال؟جوابشون رو خـوب مـیـدونستم و چه وحشتی

داشتم از این اینده ی نامعلوم کنار کسی که عشقـی …..

همه اومدن جلو و تبریک گفتن دستی به لباسم کشیـدم و از جام بلند شـدم دستمو تـوی دستش گرفت تلاش

کردم دستمو بکشم که مقاومت کرد…!از باال به بقـیه نگـاه کردم همه خـوشحال بودن

جز خـودم من نامطمئن بودم نا مطمئن و ناامـیـد دلم لرزون

بود لرزون از اینک مبادا اون اتفاقـی که نبایـد بیوفتـه؟خـودمم مـیـدوستم اون اتفاق داره مـیوفتـه ولی نمـیخـواستم

باور کنم نمـیخـواستم باور کنم که این مردی که کنارمه قراره همسرم باشـه!

با صدای دیجی به خـودم اومدم:

_عروس خانم و اقا داماد بفرماییـد برای رقص دو نفرتـون!

رقص دونفره چیه؟اصلا رقص دونفره براچیه؟مـگـه یه نامزدی رو انقدر شلوغ مـیکنن؟سر درد داشتم مـیمردم

تحمل این همه فشارو نداشتم!حامد دستمو کشیـد و برد وسط اهنگ ارومـی پخش شـد دستاشو دور کمرم حلقه

کرد و به خـودش نزدیکم کرد از اینکه چقدر از این حرکتش چندشم شـد چشم پوشی کردم منم ناچار دستامو

گذاشتم روی سینش و اروم با اهنگ تکون مـیخـوردیم!

 چشات آرامشی داره که تـو چشمای هیشکی نیست

مـیـدونم که تـوی…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان سه کله پوک pdf از mhdye_pordln لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان سه کله پوک pdf از mhdye_pordln لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان mhdye_pordln مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/طنز

خلاصه رمان سه کله پوک

راجبه سه تا دختر شروشیطونه لجبازه که باهم یه جا قبول مـیشن و قرار مـیزارن خـونه بخرن

ازشانس خـوب یابدشون یه خـونه مفتی گیرشون مـیاد که صاحب اون خـونه ازشون مـیخـواد

فقط تا یه مدتی اونجا بمونن همه چی ارومه تا وقتی که سروکله ی سه تا پسر جذاب مـیرسه..

رمان پیشنهادی:دانلود رمان هرزه نبودم فاطمه افکـاری

قسمت اول رمان سه کله پوک

بدون اینکه منتظر جوابش باشتتتم قطع کردم و مانتـوشتتتلوار مشتتتکی با شتتتال کرم و

کفش مشتتتکیمو پوشیـدم بامامان خدافظی کردم و سوار تاکسی شـدیم مریم_وای که

دارم مـیمـیرم داارم تبخیر مـیشم سحر_خداروشکر حلوا ببین پودر نارگیل روش نباشع

من نمـیخـورما سفارش کن بپاشن مریم_من تا وقتی که اون عینک دودی مارک دارم

و ن نم و نیام سرقبرت نمـیمـیرم مهتا_اه ببندین دیگ جفتتـون تا بقـیه رو نکشیـد نمـی مـیریـد

سحر خـوام جوابمو بده که اقای سهرابی اومداهمون یاروعه^^) سهرابی_خب خـوش اومدیـد

اینم سویی رفتم ستتـویی وازش گرفتم و تشتتکر کردم با بچه هارفتیم ستتـوار پرایـدستتفیـدمون

شتتدیم ..رو به بچه ها گفتم ناهار مهمون من اونام از خدا خـواستـه قبول کردن و ماشین و

روشن کردم پیش به سوی غذاااا ای بابا انگـار همـین دیروز بود مریم گفت بایـد بریم تـهران

بارو بندیل و جم کردم رفتم پایین مهبدو دیـدم که رو کـاناپه نشستـه و سرش تـو گوشی کرم ِش

درونم وول خـورد در یه حرکت ناگـهانی کوبیـدم پشت سرش دادش دراومد سال ازت ب رگتم۴

_عوضییی خبرت نیاد دانشجو شـدی این کـارا چیه خیرسرم +اولا خـودتی دوما از قدیم گفتن

به عقل نه سن منتظر بودم مهبد جواب دندون شکن بده ک یهو من و پرت کرد بغلش

_نکبت خانوم من اونجا نیسم مراقبت باشم حواست به خـودت..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان ناعادلانه به قضاوتم ننشین pdf از mansi1982 با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان ناعادلانه به قضاوتم ننشین pdf از mansi1982 با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان mansi1982 مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

راجع به دختر تنهای که بایـد تاوان بی وفایی خـواهر ناتنیشو بده دیگـه چیزی نمـی گم اخه داستان لو مـی ره تـوش کل کل داریم ..همخـونه ای داریم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان شاه پری حجله pdf با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان شاه پری حجله pdf از رویا سیناپور با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

   نویسنده این رمان رویا سیناپور مـی باشـد

موضوع رمان:عاشقانه/خدمتکـاری

خلاصه رمان

دختر داستان ما به همراه مادرش خدمتکـار یه خـونه است که همانجا هم زندگی مـی کنند..

حالا بعد از مدتـها پسر خانواده ای که برایشان کـار مـی کنن داره برمـیگرده به خـونه و این بین انتفاقاتی رخ مـیـده///

پایان تلخ

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان وسوسه ابلیس pdf از سیرا با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان وسوسه ابلیس pdf از سیرا با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان سیرا مـیباشـد

موضوع رمان :راز آلود/معمایی

خلاصه رمان وسوسه ابلیس

ابلیس قاتل مخـوف و سریالی که به ۵۶ زن و دختر بی گناه تجاوز کرده و

ان ها را به قتل رسانده است؛ داستان عجیب زندگی اش را بازگو مـی کند

رمان پیشنهادی:دانلود رمان روی قبرت تف مـیکنم سیرا

قسمت اول رمان وسوسه ابلیس

ظهر یک روز پاییزی به سمت زندان مخـوف اوین راه افتادم

قبال بارها به آنجا رفتـه بودم اما آن روز

کمـی فرق داشت

این متـهم که برای بار اول قرار بود

با او دیـدار کنم از بی رحم ترین قاتلین زنجیره ای

این اطراف بود بارها عکسش را در روزنامه ها چاپ کرده بودند

اما هیچکس او را به نام واقعی نمـی

شناخت مـگر آنکه نام ابلیس را بر زبان مـیاوردی آن موقع بود که چهارستـون بدن زنان و یا شایـد مردان

هم مـی لرزیـد..

در طی ده سالی که ابلیس آزاد بود و ده ها زن و

دختربچه را به قتل رساند در شـهر آشوبی بود فکرش

را مـی کنیـد این قاتل بالفطره راست راست مـی گشت و

ده سال تمام ردی از خـود به جای نزاشت قطعا

گفت و گو با او به یکی از مبحث های مورد عالقه ام تبدیل مـی شـد

نبوغی که در طراحی قتل ها و پنهان کردن اجساد به

کـار گرفتـه بود هفتـه ها بازرسان پرونده و پزشکـان

دایره جنایی را به حیرت وا داشت

آن ده سالی که ابلیس آزادانه مـی گشت

بازار شایعات هم تب کرد مردم را هم که مـیشناسیـد سرشان

برای داستان سرایی درد مـی کند بعضی مـیگفتند

ابلیس در جلد شیطان زاده شـده و تنها به زنان و دختران نفرین شـده حمله مـی کند آنها

که عموما از قشر ظاهرا مذهبی جامعه بودند با این

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان صنم pdf از منصوره صفری با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان صنم pdf از منصوره صفری با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان منصوره صفری مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان صنم

صنم دختری وکیلی است که برای پرونده ی برادرش با رییس خـوش پوش و

جذابش راهی ترکیه مـیشود ولی این آغاز عشق است و انتقام …

گذشتـه روی همه چیز سایه انداختـه …

پایان خـوش

رمان پیشنهادی: دانلود رمان عرق سگی مسیحه زادخـو

متن اول رمان صنم

روز اول آفتاب را آفریـد

روز دوم دریا

روز سوم صدا را

روز چهارم رنگ ها را

روز پنجم حیوانات را

روز ششم انسان را

پروز هفتم خداوند با خـود اندیشیـد :

دگر چه چیزی را نیافریـده ام؟!

پس تـو را برای من آفریـد….

دختری كه در خانواده ی سرشناس و پولداری بزرگ شـده بود،

عاشق پسرعمويش ساميار مـی شود، ولی ساميار هيچ علاقه ای به صنم نداشت و

براي ادامه تحصيل راهی خارج از كشور مي شود.

صنم كه در آن روزها درد از دست دادن پدر او را اذيت مـی كرد سامـیار را هم از دست مـی دهد

كه غم بزرگی در دل او ايجاد مـی شود .سال ها بعد صنم

برای ادامه ی تحصیل راهی تركيه مي شود، ولی بعد از شش سال برميگردد كه.

صنم در پی مرگ پدرش زندگی و اینده اش رو از برادرش جدا مـی کنه…

زندگی در یک شـهر بزرگ برای یک دختر تنها ساده نیست..

مخصوصا اگـه در برزخی گرفتار بشـه که نتـونه دوست رو از دشمن تشخیص بده.. راه درست کدومه؟

پدری که با یه عصبانیت لحظه ای،تصمـیمـی مـی گیره که باعث مـیشـه

تمام عمر عذاب بکشـه و تـو بی خبری فرو بره،چندین سال درد و عذاب بکشـه و

باعث این اتفاق هیچ کس نیست جز خـودش..

پدری که با این اشتباه باعثِ تنهایی و افسردگی دخترش هم مـیشـه…..

و حالا بعد از بیست و پنج سال بایـد ببینیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان مثل مجسمه pdf از رحیمی با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان مثل مجسمه pdf از رحیمـی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان رحیمـی مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

تاحالا دلت واسه مجسمه درونت سوختـه؟من خیلی وقتـه دارم سعی مـیکنم باهاش کنار بیام درست مثه خـودمه لجباز وسختگیر واحساساتی مجسمه مـیشی سخت مـیشی نگـاه نمـیکنی وتموم مـیشـه گـاهی وقت ها مجسمه وار زندگی مـیکنی واسمش مـیذاری گذر زمان منم درست مثه خـودتم خیلی وقتـه یه مجسمه ی متحرک شـدم کـار مـیرم غذا مـیخـورم حرف مـیزنم حتی مـیخندم ولی مجسمه شـدم بت درونم دیگـه از بیخ خشکیـده شـدم مثل مجسمه

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان