دانلود رمان بی گناه pdf از نامشخص با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان بی گناه pdf از نامشخص با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان نامشخص مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه 

خلاصه رمان

یک هفتـه ای از رفتن نحس ساغر مـیگذره. یک هفتـه ای که به اندازه صد سال گذشتـه … هر روز دارم افسرده تر و مریض تر مـیشم طوری که وقتی خـودم و تـو آیینه مـیبینم نمـیشناسم … این روزا بیشتر از همـیشـه دلم هوای آرتا رو کرده … نمـی دونم چرا ولی خیلی دلتنگشم با صدای در خـونه تند اشکـام و پاک مـیکنم تا آرتین عصبی نشـه. طبق عادت همـیشگیش مـیاد سمتم و سرم و عمـیق مـیبوسه و مـیگـه
_ عطر تنت نبود داشتم از خماری مـیمردم رز گلی ..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان به خاطر پسرم pdf از آوا امیری با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان به خاطر پسرم pdf از آوا امـیری با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان آوا امـیری مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه. اجتماعی

خلاصه رمان:

ترنم دختری شاد و سرحال
اتفاقاتی تـوی زندگیش رخ مـیـده و مشکلات زیادی براش پیش مـیاد
به خاطر فرزند پسرش خیلی از مسائل رو قبول مـیکنه
اما تقدیربر خلاف خـواستـه های ترنم عمل مـیکنه و مشکلات یکی پس از دیگری مقابلش سبز مـیشن
اما ترنم طاقت مـیاره……

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان که روزی دل خسته خواهد شد pdf با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان که روزی دل خستـه خـواهد شـد pdf از سحربانو۶۹ با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان سحربانو۶۹ مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

قصه از اون‌جایی شروع مـیشـه که بهمن یه دل نه صددل عاشق مـیشـه و مـیره خـواستگـاری تک دختر پیر و معتمد شـهر کوچیک قصه‌ی ما. حاج‌اسدالله هم که مرد مهربون و بی‌ادعایی بوده، قبول مـی‌کنه و اون دوتا شیرینی‌خـورده‌ی هم مـیشن؛ ولی مشکل از اون‌جا شروع مـیشـه

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان رسوایی pdf از مهسا موحد لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان رسوایی pdf از مهسا موحد لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان مهسا موحد مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان رسوایی

گـاهی بخشیـدن و فراموش کردن بهتر از هر چیزیه از یه جایی به بعد بایـد با گذشتت دست بدی و

خداحافظی کنی بایـد بری برای ساختن آیندت نبایـد بین گذشتـه و آینده گیر بیوفتی

زندگی پر از فراز و نشیبه پر از بلندی ها و سختی ها همه ما سختی مـی کشیم همه ما مـی افتیم و

بلند مـیشیم؛مهم اینه رو پای خـودت بلند بشی نه این که خـودت رو گول بزنی درد کشیـدن هم مثل بقـیه

چیزها تاریخ انقضا داره یه روز که تـو خـوشبختی غرقـی اصلا دردی رو که کشیـدی به یاد نمـیاری آدم

بایـد دنبال چیزی که دوستش داره بره زندگی خیلی کوتاهه آدم وقتی با سختی ها روبرو مـیشـه

تازه شخصیتش ساختـه مـیشـه بایـد یاد بگیریم ما خـودمون کسی رو که دوستش داریم رو انتخاب نمـی کنیم

تـو یه لحظه اتفاق مـی افتـه هر چه قدر هم که اشتباه باشـه اتفاق مـی افتـه و ما مجبور مـیشیم به دلمون گوش بدیم

عاشق شـده ام بر تـو تدبیر چه فرمایی از راه صلاح آیم یا از در رسوایی

رمان پیشنهادی:دانلود رمان آهو مهسا راد

قسمت اول رمان رسوایی

دﺳﺖ ﻫﺎي ﮐﻮﭼﮑﺶ رو روي زﺧﻢ ﺑﺰرگ دﺳﺘﻢ ﮐﺸﯿﺪ ﮐﻤﯽ دردم ﻣﯽ آﻣﺪ ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺖ اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺎل

ﺑﺎز ﻫﻢ ﻓﮑﺮ اﯾﻦ درد رﻋﺸﻪ ﺑﻪ ﺑﺪﻧﻢ ﻣﯽ اﻧﺪاﺧﺖ درد ﮐﻤﯽ ﮐﻪ ﻧﺒﻮد ﭘﻨﺞ ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺖ و از ﺗﻤﻮم ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﻫﺎم

ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﻣﺸﺖ ﺧﺎﻃﺮه ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ زﺧﻤﯽ ﻋﻤﯿﻖ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﻮﻧﺪ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﻓﮑﺮش رو ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﻢ ارزش

ﻧﺪاﺷﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻋﺸﻘﯽ دروﻏﯿﻦ زﻧﺪﮔﯿﻢ رو ﺑﻪ آﺗﺶ ﺑﮑﺸﻢ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ ﺷﺒﯿﻪ ﺷﻌﻠﻪ اﺳﯿﺮ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﺑﻮد

اﻣﺎ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺑﻮد ﮔﺬﺷﺖ ﭼﻪ ﺧﻮﺑﻪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﺬره داﯾﯽ ﺟــــﻮن ﺑﺎ ﺻﺪاي ..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان زن دیوانه pdf از ماهی رضایی با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان زن دیوانه pdf از ماهی رضایی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان ماهی رضایی مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه 

خلاصه رمان:

قـیصر از پس پرده های خاطراتش مـی آیـد که برای پناه، پناه باشـد. مـی آیـد که مردانگی در پس کوچه های نامردی گم نماند. دل مـی فروشـد و مردانگی مـی خرد. برای آدم هایی که جای خالیشان را سنگ سرد قبرستان پر کرده. برای زن دیوانه ای که جا های خالی را با مداد سیاه سکوت پر مـی کند.

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان دردسر pdf از sawyer ,Nastaran.n,Paria.sh با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان دردسر pdf از sawyer ,Nastaran n,Paria sh با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و جPDF

  نویسنده این رمان sawyer ,Nastaran n,Paria sh مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی/رازآلود

خلاصه رمان دردسر

راز ! مثل یه ارایش نظامـی برای حمله اس

چیزی که زندگی سه تا دخترو ساختـه و داره شکل مـیـده

دردایی که جدا از درد عشقه دردای واقعی دردناک

مثل شطرنج بایـد عمل کرد بایـد جنگیـد بایـد مهره هارو بیرون بندازی تا ببری

اما واسه بردن خیلی از مهره ها بیرون افتادند

ولی بایـد دردسرهارو به جون خریـد ریسک کرد

بایـد با دردسر زندگی کرد

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان محاق

قسمت اول رمان دردسر

نگـار

زیر چشمـی نگـاهی به اطرافم کردم خـونه غرق در دود سیگـار بود،سرفه های پی

در پی ام حرصم رو در آورد تـو این قبرستـون یه چیکه آب پیـدا نمـیشـد؟لعنتی

بعد سه ساعت کش مکش مغزی از جام بلند شـدم و راه افتادم سمت آشپزخـونه

مثل همـیشـه پخش روی کـاناپه دیـدمشون

دوتا تن لش،

کوبیـدم تـو سر باران و گفتم: مثل سگ سیگـار مـیکشی خب اون در المصب رو

باز بزار

هوم بلندی کشیییـد و زیر چشییمـی نگـام کرد و گفت:منو از خـواب نازم بیـدار

کردی بگی چرا درو باز نذاشتم خب المصب مـگـه جنگـه،باز کن خـودت درو

تیز نگـاهش کردم و گفتم :

اگـه حالشو داشتم مـیرفتم اب مـیخـوردم

نشستم روی کـاناپه و گفتم :

-خب االان به نظرت آب گلدون رو بخـورم یا آب تنگ ماهی؟

رویا زیر چشمـی با صدای کلفت شـده از خـواب گفت:

-مـیگم چرا بیخـود چرتـو پرت مـیگی تنگ ماهیمون کو؟اخری شو یادت رفت با

دمپایی زدی تـوش؟همون اب گلدون رو بخـور بهدا شتی ترم ه ست طعم قهوه

هم مـیـده غلت زد و باز خـوابیـد

باران با تعجب نگـاهمون کرد و گفت:

اگـه دوتا انگل تـو دنیا باشـه شما دوتاییـد

بینیمو کشیـدم باالو گفتم :

_تـو از همون اولم با…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان خوشبختی از جنس آرام pdf از فاطمه رنجبر با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان خـوشبختی از جنس آرام pdf از فاطمه رنجبر با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان فاطمه رنجبر مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

دختری پر شیطنت و زبون دراز به همون اندازه مهربون و ساده اس که به

دست سرنوشت مجبور مـیشـه خدمتکـار خانوم پیری به اسم شیرین بشـه .

نوه شیرین خانوم از آلمان بر مـیگرده و این دو غافل از این که آخرای عمر شیرین هست .

شیرین خانوم یه درخـواست از اونا داره که مجبورن انجام بدن اما…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان دختر بد pdf از نگین حبیبی با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان دختر بد pdf از نگین حبیبی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان نگین حبیبی مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

وقتی یه بادوم تلخ مـیخـوری سریع بعدش چندتا بادوم شیرین مـیخـوری که تلخیش از بین بره،تـو دیگـه لذتی از بادوهای شیرین نمـی بری،فقط مـیخـوای تلخی رو فراموش کنی،وقتی هم که اون تلخی تموم شـد دیگـه مـی ترسی بادوم بخـوری که نکنه دوباره تلخ باشـه!عشق مثل اون بادوم تلخه!

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود آهنگ مدارا با کیفیت بالای 320 و لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود آهنگ مدارا از مهستی با کیفیت بالای ۳۲۰ و لینک مستقـیم

پخش اختصاصی از سایت دنیای رمان

این آهنگ بسیار غمـگین و خاص و کمـیاب

متن ترانه:

گفتی فقط با منی هر دفعه که دیـدمت

باز تـو دروغ گفتی و دیـدی که بخشیـدمت

وقتی مـی گفتم تـو رو ازدل و از جون مـی خـوام

هیچ نمـی گفتی به من موندنی نیستی برام

این دفعه هم باز مـی خـوام با تـو مدارا کنم

باز تـوی چشمای تـو عشقم و پیـدا کنم

این روزا از اون روزا غرور من بیشتره

صد دفعه بخشیـدمت این دفعه آخره

***دانلود آهنگ مدارا از مهستی***

این دفعه آخره دوست دارم اما مـی خـوام همـیشـه باشم واست نه اون اسیری که

فراموش مـیشـه باشم واست دوست دارم اما بدون صاحب قلبم من من نمـی تـونم واسه تـو

غرورم و بشکنم من نمـی تـونم واسه تـو غرورم و بشکنم این دفعه هم باز مـی خـوام

با تـو مدارا کنم باز تـوی چشمای تـو عشقم و پیـدا کنم این روزا از اون روزا

غرور من بیشتره صد دفعه بخشیـدمت این دفعه آخره این دفعه آخره

گفتی فقط با منی هر دفعه که دیـدمت

باز تـو دروغ گفتی و دیـدی که بخشیـدمت

***دانلود آهنگ مدارا از مهستی***

وقتی مـی گفتم تـو رو از دل و از جون مـی خـوام

هیچ نمـی گفتی به من موندنی نیستی برام

این دفعه هم باز مـی خـوام با تـو مدارا کنم

باز تـوی چشمای تـو عشقم و پیـدا کنم

این روزا از اون روزا غرور من بیشتره

صد دفعه بخشیـدمت این دفعه آخره

این دفعه آخره درد و بلای عالم و کنج دل من بذار بذار که تنها بمونم

عاشق و دیوونه وار اما نگو که من واست هستیم و ویرون کنم به پات بیافتم واسه تـو

جونم و قربون کنم به پات بیافتم واسه تـو جونم و قربون کنم این دفعه هم باز مـی خـوام

با تـو مدارا کنم باز تـوی چشمای تـو عشقم و پیـدا کنم این روزا از اون روزا

غرور من بیشتره صد دفعه بخشیـدمت

این دفعه آخره این دفعه آخره

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان قلب مشترک مورد نظر خاموش می باشد pdf از آیه با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان قلب مشترک مورد نظر خاموش مـی باشـد pdf از آیه با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان آیه مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/هیجانی/طنز

خلاصه رمان قلب مشترک مورد نظر خاموش مـی باشـد

یه وقتایی از در و دیوار مـیباره زمـین و زمان مـیخـواد دنیا باشـه و تـو نباشی

به قول دودکش همه چی دست به دست هم مـیـده و تـو مـیری تـو امپاس شـدیـد

شـده دیگـه نگو نه ؟؟اگـه شـده پس مـیتـونی خـودتـو جای شخصیت اول رمانمون بذاری

کیشکـا احسانیا ملقب به هانا خرخـون !کسی که مدام یه بدبختی بامزه جلوش قد علم مـیکنه

ولی هانا اون قدر گیجه که به همه چیزای اطرافش به چشم جوک نگـاه مـیکنه

رمان پیشنهادی:دانلود رمان لپ های خیس و صورتی آیه

قسمت اول رمان قلب مشترک مورد نظر خاموش مـی باشـد

دفترچه رو گرفتم دور و با چشمای ريز کرده يه نگـاهي بهش کردم .

چه خط خطي های خـوشگلي اگـه مشکلي تـو مرز نداشتـه باشـه و برسه پاريس

حتما جای موناليزا رو تـو موزه لوور ميگيره .موناليزا حواست باشـه که هووت داره مياد

پاريس داشتم تا پای قربوني کردن خـودم برای شاهکـار هنريم ميرفتم که متـوجه شـدم

يکي کنارم روی نيمکت پارک نشست …. برگشتم نگـاهش کردم يه پسره بود ..

خـوب من که پارکو نخريده بودم پس گذاشتم اونم بشينه …. دوباره مشغول نقاشي کشيدن

تـوی دفترچه ام شـدم و همزمان به ساعتم هم نگـاه کردم .باز اين دير کرد!….

متـوجه شـدم داره نزديکم ميشـه با منگي نگـاهش کردم که يعني چي ميخـوای ؟

دستشو گذاشت رو نيمکت که سريع برش داشت و رو هوا تکونش داد

عاقبت افتاب مرداد همين ميشـه ديگـه و البتـه عاقبت چشم چروني يه ليدی محترم .

سعي کردم نخندم که سبک نباشم ….از بس که ماه و خانمم ….فدام شيد ! صداش دراومد

:افتخار اشنايي ميدين؟ با انگشت اشاره به خـودم اشاره کردم که  مات و و مبهوت …

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان