دانلود رمان خوشبختی یعنی pdf از I am لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان خـوشبختی یعنی pdf از I am لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان I am مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه/ازدواج اجباری

خلاصه رمان خـوشبختی یعنی

سلدا ستایش دختریه که تـو یه خانواده ی مرفه به دنیا مـی ایـد.تک فرزنده وهمه امکـاناتی داره.

تـویه شرایط ایـده ال داره درس مـیخـونه وزندگیشو مـیکنه واصلاهم از روتین بودن زندگیش ناراحت نیس

اما یه روز عصر وکیل پدربزرگش مـیاد و از وصیت نامه ای حرف مـیزنه که به خـواستـه ی خـود ِستایش

بزرگ بایـد تـو همون زمان خـونده مـیشـده! و پدربزرگش تـو اون وصیت نامه از اون و پسرعموش خـواستـه

بوده که باهم ازدواج کنن تا اخرین خـواستـه ی اونو اجرا کرده باشن و روحش واسه همـیشـه ارامش

داشتـه باشـه! این درحالیه که سلدا و پسر عموش ازکودکی از هم متنفر بودن…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان جانان

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان بغض لگد مال pdf از ماهی رضایی با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان بغض لگد مال pdf از ماهی رضایی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان ماهی رضایی مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/پلیسی/معمایی

خلاصه رمان:

داستان دختری به نام شیـده که پدرش مرده و مادرش ازدواج کرده
و اون پیش پدر بزرگ مادریش زندگی مـیکنه و سه تا برادر نا تنی داره
پدر بزرگش هم مـیمـیره و تـو وصیت نامش اسم پسری به نام پرهام و مـیاره که نوه ی پسریشـه و کسی ازش خبر نداره
و بیشتر ثروتش رو به نام شیـده و پرهام زده///

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان گروگان دوست داشتنی pdf از صحرا71با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان گروگـان دوست داشتنی pdf از صحرا۷۱با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان صحرا۷۱ مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

خدایا چرا این مامانا اینقدر گیر  مـی دن؟ ملتمسانه گفتم:_بیخیال شو مامان بذار بخـوابم.نه خیر نمـی شـه.مـیخـوای این ترم اخری اخراج شی؟تـو جام نیم خیز شـدم.ای لعنت بر این شانس من که حتی خـوابیـدن هم برام حرامه.چشام تار مـی دیـد ولی باز تـو چشای عسلی خمارش خیره شـدم و پرسیـدم:

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان نقش منفی pdf از ریحانه_محمود با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان نقش منفی pdf از ریحانه_محمود با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان ریحانه_محمود مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی/انتقامـی

خلاصه رمان نقش منفی

همه چیز از اونجایی شروع مـی‌شـه که رهای عاشق، بعد از یک تصادفِ وحشتناک

از کما بیرون مـیاد و وقتی چشم باز مـی‌کنه، با واقعیت‌های تلخِ زندگیش مواجه مـی شـه و

تصمـیم مـی‌گیره که در مقابلِ شوهرِ خیانت‌کـارش “کیان” ادعا به فراموشی کنه اما

این اتفاق کیانِ همـیشـه تلخ و بی‌تفاوتِ داستان رو به شخصیتی جدیـد تبدیل مـی‌کنه..

در مقابل ما امـیرارسلانِ زند رو داریم که به دلیلِ مبهمـی از کیان متنفره و سعی داره

زندگیش‌رو نابود کنه و در همـین حین، با یکتا مقدسی آشنا مـی‌شـه و

اون رو قربانیِ این ماجرا مـی‌کنه اما…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان خیس مثل باران ریحانه محمود

 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان رقابت pdf از بانوی طلایی مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان رقابت pdf از بانوی طلایی مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان بانوی طلایی مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه/احساسی/رقابتی

خلاصه رمان رقابت

دختر بچه ی سیزده ساله ای تـوی یک خـونواده ی با وضع مالیه متـوسط رو به پایین زندگی مـی کنه

یک روز پدر پیرش بیمار مـیشـه و مجبورن برای درمانش به کشور ترکیه سفر کنن……

مجبور مـی شن از فامـیلاشون پول قرض کنن و پدرشونو ببرن ترکیه.

در اونجا دختر کوچولو با یک پسر به نام بوراک اشنا مـی شـه که پانزده سالشـه و

پسر رئیس بیمارستانیه که پدر دختره اونجا بستریه…….

اونجا اتفاقاتی مـیفتـه که دختره بعد برگشت به ایران بعد چهار سال دوباره

برمـیگرده ترکیه به دنبال بوراک‌چون دوسش داره اما ‌…

رمان پیشنهادی:دانلود رمان سکوت یخ زده مهسا شیخ

قسمت اول رمان رقابت

مادر بدبخت من به خاطر پول کممون به تمام فامـیل رو زد تا

کمـی پول به ما بدن که حداقل خرج سفر به ترکیه و

بیمارستانمون در بیاد.

تـوی بیمارستان ترکیه نمازخـونه ای برای افراد مسلمون بود که

انسان ها تـو اونجا با خدای خـودشون حرف بزنن و نماز بخـونن.

دستای کوچیکم رو از روی صورتم بر مـی دارم و به یک پسر

حدود پونزده ساله ای که جلوم ایستاده نگـاه مـی کنم.

اخم غلیظ اون تمام بدنم رو به لرزه مـی اندازه.

سریع سرم رو پایین انداختم.

مادرم به سمت نمازخـونه رفت تا برای خـوب شـدن پدرم دعا

کنه اما من با اون نرفتم و خـواستم منتظر پدر بشینم

ای کـاش مـی رفتم

اخه یک دختر بچه ی سیزده ساله تنها در یک بیمارستان که

در یک کشور غریبه و نا آشناست چه کـاری داره؟

صداش به گوش هام مـی رسه.

تـو ایرانی هستی؟

اون فارسی از کجا یاد گرفتـه.

تـو ایرانی هستی؟!

یک پوزخند چندش بر لباش نقش بست.

 نه..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان رییس مغرور من pdf ز.اربا لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان رییس مغرور من pdf ز.اربا لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان ز.ار مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان :
وقتی که رسیـدی که نبود امـیـدی اما تـو مثل معجزه رسیـدی وقتی که رسیـدی که شکستـه بودم از همه ی ادما خستـه بودم بعد یه عالم اشک و بغض و فریاد خدا تـو رو برای من فرستاد خـوب مـی دونم جای تـو رو زمـین نیست خیلیه حرف تـو فقط همـین نیست صبح با صدای آلارم گوشیم بلند شـدم …

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان سراب خفته pdf از معصومه نجاتی با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان سراب خفتـه pdf از معصومه نجاتی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان معصومه نجاتی مـیباشـد

موضوع رمان : اجتماعی/عاشقانه

خلاصه رمان سراب خفتـه

مارال دختری که عشق قلب کوچکش را دربرگرفت و ناخـواستـه قدم در راه پر فراز و نشیبی گذارد و

روزهای شاد وی به غم انگیزترین، مزین گشت و اسیر چنگـال انسان های شیطان صفت شـد.

با وجودی که سال های کمـی از بودنش مـی گذشت اتفاقاتی را از سرگذراند

که پختـه تر از هر سالمندی شـد..

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان باورم کن نازنین

قسمت اول رمان سراب خفتـه

دانای کل

صدای موزیک کرکننده ای تمام فضای سالن را پر کرده بود و گروه موسیقـی

آهنگ بسیار شادی را مـی نواخت. سالن بسیار مجلل با نمایی سفیـد و

نورپردازی فوق العاده، مـیزبان مـیهمانانی بسیار شیک پوش بود. ستـون های بلند و

کنده کـاری شـده جای جای سالن را زینت بخشیـده بود و خدمتکـاران با دقت و

سرعت مشغول پذیرایی از مـیهمانان بودند. مارال مضطرب و نگران رو به عسل کرد و گفت:

_ کـاش نمـیومدیم عسل! دلم شور مـی زنه، حس غریبی دارم!

– عه مسخره نشو مارال مـگـه مـیشـه عروسی داداش نازی نیایم؟! قطعا ناراحت مـی شـد!

مارال نگـاهی به چهره ی خندان نازنین که مشغول ر*ق*صیـدن با برادرش بود کرد و

نفس عمـیقـی کشیـد و سرش را به نشانه تاییـد تکـان داد.

بالافاصله ایستاد و رو به عسل کرد و گفت:

_ من برم یه زنگ به مامان بزنم حتما نگرانم شـدن، خیلی طول کشیـد!

– وای که چقدر گیری دختر! برو برو زنگ بزن، عروسی رو زهر کردی اه!

مارال نگـاه خیره ای به عسل انداخت و به طرف اتاق تعویض لباس رفت.

عسل شانه هایش را با بی خیالی بالا انداخت و مشغول تماشای رقـ*ـص نازی شـد.

اتاق نیمه تاریک بود و نور کمـی از لابه لای پر*ده به داخل اتاق….

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان عشق سیاه pdf از میم .نون با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان عشق سیاه pdf از مـیم .نون با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان مـیم .نون مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/انتقامـی

خلاصه رمان عشق سیاه

الناز دختری که یه زندگی معمولی نداره پر از سختی دختری که برای رسیـدن

به چیزی که مـیخـواد با چنگ و دندون‌مـیجنگـه مـیگذره از خـودش خانوادش

خـوشحالیش‌‌‌ پر از دلتنگی مـیشـه زخم مـیخـوره از نزدیک ترین آدمای زندگیش!

آخرش مـیشـه اونی که مـیخـواد؟در زندگی پر از فراز و نشیبش به آرامش مـیرسه؟

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان پرنیان سرد

قسمت اول رمان عشق سیاه

حلقه رو تـوی انگشتم گذاشت و صدای کل و دست بالا رفت با چشمای لرزون و دلی نامطمئن بهش نگـاهی

کردم مـیخـواستم پیشم بمونه؟برای همـیشـه؟دوسش داشتم اصال؟جوابشون رو خـوب مـیـدونستم و چه وحشتی

داشتم از این اینده ی نامعلوم کنار کسی که عشقـی …..

همه اومدن جلو و تبریک گفتن دستی به لباسم کشیـدم و از جام بلند شـدم دستمو تـوی دستش گرفت تلاش

کردم دستمو بکشم که مقاومت کرد…!از باال به بقـیه نگـاه کردم همه خـوشحال بودن

جز خـودم من نامطمئن بودم نا مطمئن و ناامـیـد دلم لرزون

بود لرزون از اینک مبادا اون اتفاقـی که نبایـد بیوفتـه؟خـودمم مـیـدوستم اون اتفاق داره مـیوفتـه ولی نمـیخـواستم

باور کنم نمـیخـواستم باور کنم که این مردی که کنارمه قراره همسرم باشـه!

با صدای دیجی به خـودم اومدم:

_عروس خانم و اقا داماد بفرماییـد برای رقص دو نفرتـون!

رقص دونفره چیه؟اصلا رقص دونفره براچیه؟مـگـه یه نامزدی رو انقدر شلوغ مـیکنن؟سر درد داشتم مـیمردم

تحمل این همه فشارو نداشتم!حامد دستمو کشیـد و برد وسط اهنگ ارومـی پخش شـد دستاشو دور کمرم حلقه

کرد و به خـودش نزدیکم کرد از اینکه چقدر از این حرکتش چندشم شـد چشم پوشی کردم منم ناچار دستامو

گذاشتم روی سینش و اروم با اهنگ تکون مـیخـوردیم!

 چشات آرامشی داره که تـو چشمای هیشکی نیست

مـیـدونم که تـوی…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان سه کله پوک pdf از mhdye_pordln لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان سه کله پوک pdf از mhdye_pordln لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان mhdye_pordln مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/طنز

خلاصه رمان سه کله پوک

راجبه سه تا دختر شروشیطونه لجبازه که باهم یه جا قبول مـیشن و قرار مـیزارن خـونه بخرن

ازشانس خـوب یابدشون یه خـونه مفتی گیرشون مـیاد که صاحب اون خـونه ازشون مـیخـواد

فقط تا یه مدتی اونجا بمونن همه چی ارومه تا وقتی که سروکله ی سه تا پسر جذاب مـیرسه..

رمان پیشنهادی:دانلود رمان هرزه نبودم فاطمه افکـاری

قسمت اول رمان سه کله پوک

بدون اینکه منتظر جوابش باشتتتم قطع کردم و مانتـوشتتتلوار مشتتتکی با شتتتال کرم و

کفش مشتتتکیمو پوشیـدم بامامان خدافظی کردم و سوار تاکسی شـدیم مریم_وای که

دارم مـیمـیرم داارم تبخیر مـیشم سحر_خداروشکر حلوا ببین پودر نارگیل روش نباشع

من نمـیخـورما سفارش کن بپاشن مریم_من تا وقتی که اون عینک دودی مارک دارم

و ن نم و نیام سرقبرت نمـیمـیرم مهتا_اه ببندین دیگ جفتتـون تا بقـیه رو نکشیـد نمـی مـیریـد

سحر خـوام جوابمو بده که اقای سهرابی اومداهمون یاروعه^^) سهرابی_خب خـوش اومدیـد

اینم سویی رفتم ستتـویی وازش گرفتم و تشتتکر کردم با بچه هارفتیم ستتـوار پرایـدستتفیـدمون

شتتدیم ..رو به بچه ها گفتم ناهار مهمون من اونام از خدا خـواستـه قبول کردن و ماشین و

روشن کردم پیش به سوی غذاااا ای بابا انگـار همـین دیروز بود مریم گفت بایـد بریم تـهران

بارو بندیل و جم کردم رفتم پایین مهبدو دیـدم که رو کـاناپه نشستـه و سرش تـو گوشی کرم ِش

درونم وول خـورد در یه حرکت ناگـهانی کوبیـدم پشت سرش دادش دراومد سال ازت ب رگتم۴

_عوضییی خبرت نیاد دانشجو شـدی این کـارا چیه خیرسرم +اولا خـودتی دوما از قدیم گفتن

به عقل نه سن منتظر بودم مهبد جواب دندون شکن بده ک یهو من و پرت کرد بغلش

_نکبت خانوم من اونجا نیسم مراقبت باشم حواست به خـودت..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان ناعادلانه به قضاوتم ننشین pdf از mansi1982 با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان ناعادلانه به قضاوتم ننشین pdf از mansi1982 با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان mansi1982 مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

راجع به دختر تنهای که بایـد تاوان بی وفایی خـواهر ناتنیشو بده دیگـه چیزی نمـی گم اخه داستان لو مـی ره تـوش کل کل داریم ..همخـونه ای داریم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان